جنگل جاری

در این حریم شبانه ستم گرفته
در این شب خوف و خاکستر که غم گرفته
رفیق روزان روشن رهایی من
ستاره ها را صدا بزن دلم گرفته

قامت یاران از تبر داران اگر شکسته
جنگل جاری رو به بیداری به گِل نشسته
رو به بیداری جنگل جاری جوانه بسته

ستاره سو سو نمیزند اگر چه بر من
رفیق روزان بی کسی ای سرو دامن
در این سکوت سترون سنگر به سنگر
چراغ خورشید واره ی چشم تو روشن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد