ضیافت بی خوابی

پرم از خواب ندیده
باغی از شعر رسیده
سردم از آه کشیده
رازی از پرده پریده
رمه ای از خود رمیده
تشنه ی شیر سپیده

مستم از بغض رفاقت
تردم از عطر سخاوت
تندم از بغض ترانه
سرخم از شوق ضیافت
رودی از موج جماعت
خنده یی تا بی نهایت

همه ام زخم همیشه
برجی از سنگم و شیشه
پرم از کاخ شکسته
تیشه ام تیشه به ریشه
موجم از اوج پرستو
داغم از چراع جادو
پرم از دیو و پریچه
پرم از کمند گیسو

پرم و چه خالی از تو
پرو خالی هر دو هر دو
همه یی بی همه ی تو
پر شو از این همه پر شو

زیر این آوار آواز
رو به این تالار بی ساز
پای این درگاه بی در
بسته ی من باش و دلباز
تشنه یی آبی ترین باش
خسته از خواب زمین باش
تازه شو از حس بودن
نازنین تو این چنین باش....
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد